چگونه گوش دهیم؟
راستش باید قبول کنیم که تظاهراتی بسیار گسترده اتفاق افتاد و نمی شود باور کرد که عده ای ارازل و اوباش باشند یا همان قضیه خس و خاشاک زیرا که آینده نشان داده همه مردم هستند. در مورد آتش زدن و تخریب هم باید بگویم هر تجمع و اعتراضی اگر پاسخگو نداشته باشد سر آخر باید تخلیه شود و این را هم همه می دانند نباید نادیده گرفته شود و همیشه افرادی ناراحت هم وجود دارند که از این مه آلودی جریان ها سو استفاده می کنند و قضیه را شخصی می کنند ولی اکنون که تلنگر را مشاهده کردیم باید به فکر بیفتیم که چگونه به حرف مردم گوش کنیم .شاید ایده همین نمایندگان مجلس و وکلای مردم راه کار خوبی باشد ولی متاسفانه دیگر هیچ اعتمادی میان افراد و وابستگان حکومتی نمانده است این را به طور جد می دانند و شاید باور هم دارند که هیچ اعتمادی میان جکومت و مردم و مردم و دولت و اصلا هر تجلی از حکومت نمانده است و حال چکار باید کرد.اول از همه باید قبول کنیم که این گره که چندین سال است هر دولتی آمده و رفته گره را باز نکرده بلکه گره ای را هم به آن اضافه کرده است و باید قبول کنیم که زمان می خواهیم تا باز این اعتماد ایجاد شود . ثانیا اگر اجازه دهیم مردم آزادانه جوامع و اجتماعات خود را ایجاد کنند و به انسجام درونی برسند شاید توسعه هم ایجاد شود تا زمانی که مردم در تعامل اعتقادات و افکار نباشند همه نگاه ها به دست دولت برای رفع مشکلات دوخته خواهد شد . ثالثا سیستم و قانون را فراتر از هر نگاه و جناح بدانیم و قبول این مشکل را بکنیم که مردم تقصیری نداشته اند و این حکومت بود که واقعا مشکلات را ایجاد کرده است و مقصر را نه دولت بدانند و نه مردم باید قبول کنیم که قانون اجرا نمی شود. اجازه بدهیم مردم آزادانه انتقاد کنند تا جامعه شناسان با تحلیل جامعه مشکلات را رصد کنند و شاید دولت مرد ها غیر کار های دیگر اقتصادی به فکر مردم هم باشند . هیچ گروهی یا مردم کشوری دوست ندارد جامعه اش با اختشاش مواجه شود و یا نا امنی ایجاد شود ولی باز هم مردم نیستند بله حکومت باید بداند مشکل را بروی مشکل تل انبار نکند تا روزی آمد هایی بیاییند و سو استفاده کنند.تنها راه بیرون رفت از بحران واقعا جدی اول باور کردن بحران و اینکه مردم آزاد باشند آزاد ، آزاد ، آزاد حالا شما آزادی را بی حجابی تعریف می کنید و یا آزادی را آگاهی از وضع موجود و اجازه اظهار نظر.