جنبش آزادی قلم

نشریه الکترونیکی جنبش آزادی قلم

جنبش آزادی قلم

نشریه الکترونیکی جنبش آزادی قلم

جنبش آزادی قلم

شروع به نوشتن مرا آرام می کند دغدغه های درونی مرا بیرون می ریزد اگر این طریق آرامش بخش ما را نمی پسندید ما واقعا از شما پوزش می خواهیم لطفا یا تحمل فرمائید یا از وبلاگ های دوستان دیگر دیدن فرمائید.این جنبش به صورت خود جوش و سر آغازش از درون خودمان می باشد و وابسته به هیچ نهاد یا حزب و جریان سیاسی و یا تفکرات سلطه جویانه نمی باشد.
کانال تلگرام جنبش آزادی قلم : freepenmovement@

طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب با موضوع «تحلیل» ثبت شده است

دوران هایی از تاریخ که نمایانگر دیکتاتوری و یا حکومت های خودکامه بوده اند از خود نشانه هایی به جای گذاشته اند که ما را با نحوه سنجش حکومت های توتالیتر و یا خودکامه بیشتر آشنا می کنند این حکومت ها در طی تاریخ دارای مشترکات بسیار بوده و هستند و همیشه نیز در پی تاسیس تا سقوط فشارهای مضاعفی را به قشرها و طبقه های مختلف آورده اند و بر پیکره جامعه زخم های عمیقی وارد ساخته اند که نسل به نسل منتقل نیز شده است . حکومت هایی که از بی طبقه های جامعه آحاد مردم را به صورت توده همراه خود به جلو رانده و روشنفکران مجبور به همراهی شده اند زیرا که سیل ایجاد شده بسیار مخرب بوده و تنها آگاه مردان و زنان و انسان های که آینده را متصور می شدند و تلاش داشته اند سیل عظیمی که به راه افتاده را به نوعی مسیر دهی کنند تا شاید خسارات وارده آن کمی تعدیل یابد ولی این حکومت ها و به معنی کلمه توده از مردم هستند که با ابزار سرکوب و تجاوز به حقوق سعی در نابودی این روشنفکران می کنند و سعی دارند با تغییر حق، کمر به نابودی حق ببندند، در این میان نیز مردم با طبقه نسبتا بی طرف مجبور به کُرنش در مقابل توده مردم به نوعی طرفدار جریان های ایجاد شده می شوند و این جریان ها با فراهم کردن اصولی خود ساخته از قبیل"وطن ، میهن ، دین ، مذهب ، و ... " سعی در جذب جامعه ای با گرایش فردی و تک اندیشی می باشند. حال روشنفکران و یا نخبگانی که در راستای اصلاح امور بروی تکه چوب بروی سیل خروشان هستند تنها با یک حربه می توان به پایین پرتاب شوند و آن نیز آلوده کردن هر تحرکی با نام سیاست می باشد و برای اینکه جامعه چند طبقه را بر علیه یک جریان دیگر همسو کرد تغییر فرایند تفکری با یک حرکت به نام سیاست می باشد که جامعه را با هر تحرکی ، امنیتی کنند و افراد را بر این توهم وا دارند که احتمال سقوط از این تکه چوب با جریان فکری به راه افتاده وجود دارد و این است آلوده کردن هر اقتصاد ، اجتماع ، فرهنگ و ... به سیاست برای ایجاد بستری برای امنیتی کردن مسله ، که نتیجه آن پاک کردن هر طرح سوالی در زمینه های یاد شده می باشد.حال شما را نیز برای اینکه تعمقی در تاریخ داشته باشید برای درک بهتر این منظور، دعوت می کنم به خواندن کتابهایی که در زمینه توتالیتریسم و خودکامگی که به قلم گذشتگان نوشته شده  و تقاضا دارم مشترکات آنها را با حال خود مقایسه ای داشته باشید و بعدا اظهار نظر و یا جهت گیری خاصی انجام دهید زیرا که سیل خروشان همیشه به راه خود ادامه خواهد داد و هر کس از این سیل به منافع زودگر خود می اندیشد و این آینده است که به سرعت به ما نزدیک تر می شود .

#آراز_شاه

  • آراز شاه

از دوران کودکی با مفهومی به نام معلم به عنوان جایگاه و کسی که بیشتر از ما درک و شعور این کیهان بی انتها را داشته و سعی می کرد تا با اشاره های دور یا نزدیک دیدگاه های نو را برای بهتر دیدن و بهتر اندیشیدن به ما بیاموزد، همگان آشنایی داریم . برای این منظور انبیا نیز سعی داشتند انسان ها را با تعالیم خود با دنیای بیرون آشنا کنند و همه در وحدانیت خدا مشترک بودند، برای همین خاطر معلمان ، انبیا نام گرفتند و تمامی انبیا با هدف مشترک با زبان ها و طرق مختلف اقدام به راهنمایی کرده اند و همه از سوی خدا متعال به این وظیفه والا برگزیده شده اند .


نسل های جدید که با دیدگاه های نو روبرو شده و تعالیم جدید را فرا گرفته اند ، نیاز به معلمی دارند که بتواند جهان را با تفکرات که در آن جریان دارد باز شناسند و انعکاس دهنده خوبی باشد و ت در این میان تمیز دادن به عهده انسان هاست چگونه که انبیا فقط رسالت خود را تبلیغ کرده اند و اگر خداوند متعال می خواست به اجبار تمامی انسان ها را به راه انبیا وا می داشت، حال آنکه انبیا و معلمین ما باید فقط منعکس کننده رسال بوده و دیدگاه نو را شناخته و مورد تحلیل قرار دهند و به درون جامعه جهت تائید تصدیق و یا رد آن انتقال دهند و این جامعه است که خود خردی والاتر دارد و خداوند متعال به بندگانش بیشتر اعتماد داشته و خرد را در جمع قرار داده است.


در چند روز گذشته اساتید دانشگاه ها که به عنوان معلم فعالیت می کردند با تغییر عنوان به صورت شغل اغنیا مورد تفکیک قرار گرفتند و یا اخراج شده اند ولی آیا شغل انبیا برای اغنیا بوده یا هدایت ؟ 


دلیل اصلی اینکه شغل معلمی در این ورطه باید برای احمق ها باشد مورد قبول قرار گرفته است زیرا که تک اندیشه ای و تک فکری تنها نیاز خدای خدایان بوده و پیروی نکردن از آن اراجیف گویی معلمین تلقی می شود و این اراجیف در واقع نشان دهنده غیر نظرات و یا تخطی از نظرات تک اندیشه ای می باشد .شاید بتوان با بهانه و دلایل واهی کاری که شده را به صورت پاک و مطهر جلوه داد و حق را با اجبار به خود نسبت داد ولی هر بار تلاش برای حذف ، ریشه ها را محکمتر و جوانتر بر خاک علم و ادب دوانیده و از محلی دیگر سر بیرون زده است . پس قبول کنیم شغل معلمی شغل انبیاست نه احمق ها ! 

✍️: #آراز_شاه

  • آراز شاه

باروشن کردن اینترنتم توجه ام به یکی ازخبرها جلب میشود:

پیشانی برآمده میخواهید یااتوکشیده؟

وقتی مطلب رامیخوانم درمییابم که بله بعدازبینی عروسکی و سرسره ای و چشم گربه ای،چال لپ و کاشتن گونه و گوش الاغی و... عمل پیشانی هم مدشد.

اینبار دیگربرایم خنده دارنیست که هیچ،تاسف آوراست..

وقتی که میبینم روز به روز آمارعمل های زیبایی درایران روبه افزایش است

وقتی که میبینم ازدختران جذاب شرقی خبری نیست و همه عین هم مثل عروسک شده اند

همه دماغ عملی،لب پروتز،گونه کاشته،چال لپ و ...

نمیدانم درنهایت این چشم و هم چشمی برای عمل های زیبایی که همه شبیه هم میشوند به چه چیزباارزشی میرسند که باچهره ی طبیعی نمیشود به آن برسند!!؟

خیابان های ایران را که میبینی،بی شک بیادصحنه ی نمایش عروسکی می افتی

فکرش رابکن همه یک شکل همه تکراری و بدون جذابیت باکلی رنگ و روغن بالبخندی مصنوعی

فکرش رابکن نه میتوانند اخم کنند نه خندیدنشان به خندیدن می ماند 

درمقاله ای خواندم دختری21ساله بنام آرمیتا دراتاق عمل بخاطرجراحی زیبایی بینی ایست قلبی کردو جانش راازدست داد

نمیدانم چراجانشان رابه بازی میگیرندمگرچهره ی طبیعی آدم عیبی دارد؟!

چه عیبی دارد پیشانی ات کمی بلندباشد؟

یامثلا بینی ات مثل بقیه عروسکی نباشد؟

یاایراد کار کجاست که حتمن باید بروی روی لپ ات چال بگذاری؟

قدیمی هامیگفتند:سرنوشت را از"سر"نوشته اند پس هرکه پیشانی اش بلندباشد بخت و اقبالش هم بلندتراست،اماحالا چشم و هم چشمی حرف قدیمی هارا هم پاک کرده.

اروپا قطب تولید لوازم آرایشی است اما در رده ی مصرف کنندگان محدوداست وقتی ازاروپایی هامیپرسی که چرا؟درپاسخ میگویند:چون وقت گیراست و آدم باچهره طبیعی جذاب تراست و هرکسی که سن اش بالا میرود برای اعتماد بنفس آرایش میکند

اما من در ایران چیزهای عجیبی میبینم

میبینم که حتی دختر14ساله برای جراحی زیبایی به کلینیک میرود

میبینم دختربچه ای که باید بااسباب بازی هایش خاله بازی کند،بالوازم آرایشی سرگرم است

بگذارصادقانه بگویم رفیق..من یک صحنه ی نمایش عروسکی میبینم باکلی عروسک که هیچکدام نه خندیدن بلدند ونه جرعت گریه دارند

اغلب ایرانی هابراین باوراند که:

عمل زیبایی ازنان شب واجب تراست.


#لیلا اردم

  • آراز شاه

مفهوم اتحاد نمایانگر هدف مشترک بین اعضایش می باشد، حال این اعضا در هر زمینه اختلاف نظر داشتته باشند در مورد هدف مشترک خود به یک اتحاد و هم کلامی واحدی می رسند.این اعضا یا انسان هستند و یا حیوان ولی هدف اصلی آنها اشتراکاتی است که سعی در برآورده کردن آن دارند.

اگر در اتوبان و یا جاده های عریض رانندگی کرده باشید حتما با نور بالا زدن های سمت مخالف جاده روبرو شده اید که اشاره به وجود پلیس کنترل سرعت می نماید و این کار تقریبا بیرون از تیر رس و یا برد موثر دوربین ثبت سرعت انجام می گیرد و رانندگان هر دو مسیر با این کار به نوعی ابراز همدردی و اتحادی در زمینه رعایت سرعت می نمایند و با زدن نور بالا مجدد یا از هم تشکر می کنند و یا اعلام می کنند که از اطلاع رسانی آنها مطلع شده اند و اقدام به کمتر سرعت می کنند.ولی در این میان سوالی مطرح می شود که آیا این اتحاد به دلیل رعایت مقررات رانندگی می باشد و یا فرار از جریمه شدن؟

اگر با دید راهنمایی و رانندگی به قضیه نگاه کنیم این کار بسیار عالی می باشد زیرا که در کنترل سرعت هموطنان نیز مساعدت می نمایند و سعی در کاهش خطرات ناشی از سرعت بالا هستند و اگر با دید به تور انداختن رانندگان به جهت جریمه کرد به موضوع بنگریم به ضرر راهنمایی و رانندگی خواهد بود زیرا که از این منابع در جهت کسب درآمد استفاده می شوند.

از دید راننده مقابل مسیر حرکت اگر به این مسله بنگریم حس هم دردی  تنها می تواند موضوع مهم واکنش رانندگان باشد که اولا در مسیر پلیس کنترل سرعت وجود دارد و باید سرعت را کم کنی و نیز اینکه در مرحله بعدی به فکر جان راننده و مسافران نیز هستند که سرعت بالا احتمال خطر را افزایش می دهد.

از دید راننده که از این موضوع مطلع شده نیز می تواند به شرح یک هم دلی و هم بستگی در زمینه کمک رسانی هم وطن دیگر باشد .

حال مسله اصلی این است که این فرایند به دور از چشم مراجع قضایی انجام می گیرد و نشان دهنده عدم اعتماد به مراجع ذی ربط می باشد و هر دو راننده نیز بر این قضیه اشراف کامل دارند که فقط صرفا جهت جریمه نشدن این اقدام را انجام می دهند و این عدم اعتماد ناشی از عدم فرهنگ رانندگی نمی باشد زیرا که زیر ساخت های فکری رانندگان در این معقوله مساعدت به همنوع بوده و در صدد منفعت رسانی بوده و زیان رسانی نمی باشد.

این نوع همراهی با هموطن نیز در موارد مشابه که در مقابله با مراجع قضایی و یا حکومت بوده، مثال های مشابهی دارد چرا که عدم اعتماد به پناهگاه امن حکومت، مردم را به چالش در کنار هم بودن و متحد شدن سوق می دهد.

  • آراز شاه

زنان در تاریخ با هم چه فرقی هایی داشته اند؟

این روزها نمایش اقتدار,نمایش بی بند باری, نمایش حق طلبی در گوشه کنار شهر ها جولان می دهد از روی سکوی تابلو برق در خیابان انقلاب گرفته تا هر بلندی که تجلی گاه اعتراض محسوب می شود.ولی این سوال مطرح بوده که توصیف های گفته شده در جامعه ما تا به حال مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؟

دید کلی این اعتراضات یک فصل مشترکی را با خود به همراه دارد و آن نیز اعتراض به حجاب است از نوع اجباری و یا غیر اجباری بودن آن, در این میان مناقشه بر سر وجود و عدم وجود حقی است زنان باید محق ان باشند و پرچم دار دفاع از حق خود محسوب می شوند, در حکومت ما قانونی بر پایه تعالیم اسلامی بنا شده است که این حق را از زنان سلب می کند و هیچ حقی را برای آنان برای این منظور قایل نمی باشد و براساس اموزه های دین دلیل فساد بی حجابی منظور شده است و باید جوامع حجاب را برای زن اجباری اعلام کنند.برپایه این گفته ها قانون حقی را به هیچ زن برای اظهار نظر در زمینه انتخاب غیر حجاب نمی دهد.پس حق طلبی از اساس باطل می باشد. اعتراضات مدنی که جهت اصلاح قانون ها در هر جامعه ی بر اساس جلوگیری از پایمال شدن حق می توان تعریف نمود, این اعتراضات که توسط زنان به راه افتاده است با سرکوب مواجه می شود, دلیل این امر نیز عدم توجه به خواسته های عموم مردم تلقی شده است. در وهله اول باید این حقیقت درک شود اگر تابو تکریم اعتراض های مدنی و یا گوش دادن به اعتراضات شکسته شود, زیربنای نابود خواهد شد که تمامی ایدؤولوژی های فکری و حکومتی بر پایه آن بنا شده است. پس یک حرکت بزرگ دارای مشکلات و موانع بزرگ و رنج های بزرگ خواهد بود و به قول جان استوارت میل"هرگاه بشر قدمی در جهت پیشرفت برداشته است, این قدم ملازم ارتقای موقعیت اجتماعی زنان بوده است"

در همه دوره هایی که بشر در مسیر پیشرفت و ترقی گام برداشته است,موقعیت زنان بهبود یافته و به تساوی با مردان نزدیک شده است.

تا دیر نشده بدانیم نگهبانان بسیار کمتر از تابلو برق ,سکو و خیابان, شهرها است.ولی یکبار تامل یک عمر تعقل به همراه دارد.

  • آراز شاه

بخشی از تفکران مردم اجتماع انسان دوستانه و برخی مغرضانه است .در این میان تیری که سیبل روشنفکران را هدف قرار داده است به گذشته و یا آینده و حتی زحمات آنها هیچ توجه نمی کنند و یا اگر توجه ای نیز داشته اند سعی در کم رنگ تر کردن آن دارند و این روش را به عنوان تغییر حقیقت که باعث نابودی حقیقت خواهد شد بیان می کنم، حقیقتی که زیبا کلام ها با ورود به صورت نه اجباری و نه برنامه ریزی شده از قبل به مسله ای که شاید دلیل آن اعتماد قشر عظیمی از مردم بوده و حال مسولیت این فرد را صد چندان کرده است و با درک این حقیقت باید حقیقتی دیگری را نیز لمس کنیم که اصلی ترین مشکل مردم کرد نشین منطقه کرمانشاه در واقع در مضیقه بودن از لحاظ درآمد و معاش می باشد و اگر اینگونه نبود تن به خانه های سست و یا فقط بودن سقف راضی نمی شدند و باید قبول کنیم از نظر تامین مایحتاج حکومت موظف است و این قصور باعث این همه عقب افتادگی در امداد شده است و اگر باز کمک های مردمی و خیابانی ها و دایی ها و هنرمندان و مردم نبود به کجا می خواستیم دست دراز کنیم و کمک بگیریم و این افراد معروف بودند که اعتمادی که نه بین حکومت و مردم و نه مردم با حکومت مانده بود، بازسازی کردند و همه این افراد نیز می دانند زمانی که اوضاع آرام تر شد این افراد باید نباشند زیرا از گذشته این مرسوم بوده که تمامی الگوهای جوانان و یا نوجوانان جامعه ما می بایست فیلتر شده از نوع تفکرات حکومتی باشند.این افراد کل اعتماد و ابرو خود را به میان آورده اند تا شاید گوشه از مشکلات مردم بی پناه را التیام بخشند.زیبا کلام ها که روشنفکران و وزنه های تفکری این جامعه هستند به شخصه انتظار نداشتم خلاف این حالت عمل کند و طرح های آینده نگرانه همچون دهکده امید را پیشنهاد نکند زیرا که کمک رسانی و یا تهیه اقلام یک طرف قضیه و طرف دیگر آینده نگری و به فکر فرداهای مردم هم طرف دیگر آن است .کاش کمی تحقیق و بررسی قبل از اقدامی داشته باشیم تا با تغییر در حقیقت ها ، خود حقیقت را نابود نکنیم

آراز شاه 

12/11/96

  • آراز شاه

شاید این سیاست غلط و بسیار خطرناک که هر دو طرف راه انداخته اند و مردم را به جام هم انداخته اند به عنوان تحت تعقیب و یا شناسایی اغتشاش گران و یا بسیجی و نظامی ها برای کشت و کشتار بسیار خطرناک تر از سرنگونی باشد . خواهشا مسولین دقت کنند که چه آتشی برافروخته خواهد شد و حتما این موارد را پیگیری کنند تا جنگ های خانه به خانه ایجاد نشود.

نمونه از سایتی که متاسفانه نیروی انتظامی ایجاد کرده تا هر کس با هر نیتی تصویر افراد را اپلود کند واقعا برای کشوری که دم از دموکراسی و آزادی می زند این کار بعید است آیا به این نیز فکر نکرده اید که با راه اندازی این گونه روش ها در مقابله با آن هم شاید روش های بدتری ایجاد شود تا کجا می خواهیم اینگونه جلو بریم؟

  • آراز شاه

کشور اصلا فرصت ساخت و ساز جدید بعد از تخریب را ندارد .تنها می توان کمی تغییرات انجام داد اکنون فرصت نداریم از شالوده بالا بیاوریم پس فقط نیاز داریم که به مورد که بگوییم این دیوار خراب است و فقط دیوار را تخریب و مجدد بسازیم واقعا نمی توانیم چندین سال به عقب بازگردیم و جایی هم نداریم فعلا سکنا داشته باشیم تا خانه جدید ساخته شود و ان همه هم پول نداریم هزینه کنیم . پس باید بدانیم اولا کدام دیوار ها باید تخریب و مجدد ساخته شوند و ارام ارام کل ساختمان را نو نوار کنیم . دوستان و عزیزان به تخریب به دید تغییر نگاه نکنید مشکلات ارام ارام باید حل شوند ان گونه که آرام آرام ایجاد شده اند .ثانیا این اعتراضات دیگر رنگ و بوی تخریب می گیرد و از هدف خود دور می شود زیرا که باری به هر جهت هست و آن قدر هم قدرت ندارد که بتواند کل ساختمان را تخریب کند . پس به فکر چاره باشید بدانید که اگر هدف شما تغییرات است باید بدانید اصلی ترین هدف نشان دادن صورت مسله بوده و اکنون باید حکومت شما را ببیند و فکر چاره کند و شما ناظر باشید .

  • آراز شاه

در ساعت پایانی شب  9 دی ماه 1396 براساس نمی دانم هر چیزی تلگرام قبول کرد که آمد نیوز را بلاک کند آنقدر بعضی ها خوشحال و شاد شدند که شاید در این 40 سال اینقدر خوشحال نشده بودند شاید ایران به حکومت باز گردانده شد .کاش برای اینکه همیشه ایران را برای ایرانی نگاه داریم شادی و خوشحالی را نیز در چهره مردمش بخواهیم کمی گوش کردن به حرف مردم را یاد بگیریم قبول کنیم که ایران برای مردمانش است و قبول کنیم حکومت برای مردم است قبول کنیم امانت را امین باشیم  و این را که اصلی ترین مسله است بدانیم و آویزه گوش کنیم مردم از همه چیز و هرکاری خبر دارند اما چاره چیست و دست به دامان آمد نیوز ها یا نیامده نیوز های دیگر می شوند  که درک از درد دارند و یک شبه حرکت روزگار را معکوس می کنند.دلیل اینکه یک گروه تلگرامی با هر پس زمینه و تکیه گاهی رو بروی قدرتی به مانند حکومت ایستاد شاید دردهایی از میان هزاران درد را درک کرده بود و درمیان موج سواری درد ها را انعکاس می داد ولی کجاست آن انعکاس های حکومت که اکنون با رفت و آمد های کانال ها متزلزل نشود.راستی بازار داغ مقصر سازی از فردا آغاز خواهد شد و مثل همیشه اسرایل آمریکا و انگلیس عربستان سعودی امارت و فرانسه و الی ماشاله 

یک بار هم بیدار بشویم فقط یک بار

آراز شاه

  • آراز شاه

زمانی که از تلاقی صحبت به میان می آید ذهن نا خود آگاه در انتهای آگاهی های خود موضوعی را پوشش می دهد که تلاقی میان چه و تلاقی در چه زمانی و چه مکانی و برای چه ؟تلاقی را مفهومی بیشتر برای ما تشریح می کند که 2 یا چند نخ به صورت موازی به سمت و سویی در حرکت هستند به مثال 2 خط موازی که به نوعی در بی نهایت با هم تلاقی پیدا خواهند کرد و شاید در تلاقی نقطه مشترکی ایجاد شود و با اینکه از هم دور می شوند ولی باز به عقب برگردنند دیگر با هم نقطه مشترک دارند .با مقدمه ذکر شده مفهوم این مقاله را بیشتر تشریح می کنم.

از دیرباز دنیای که در آن حضور داریم و تفکرات انسان ها واقعیت ها را ساخته اند مانند رویایی واقعی دنیای حاضر را رقم زده است .که هر فکری در آن دنیای جدیدی را تولید می کند و به نسبت تفکرات نیز تفکرات گوناگونی رشد و نمو پیدا کرده است و شاید به جرات قبول کرد که هیچ تفکری با تفکری کنار دستی خود مشابه نیست یعنی ما در اصل دارای تفکرات موازی هستیم.و حال با این همه خطوط موازی دسته بندی خطوط فقط براساس دیدگاه های مشترک از نوع تمایل به تفکرات ممکن می شود . برای این منظور می توان دو دسته بسیار کلی برای تمامی تفکرات متصور شد که اولی عقل و دومی دین می باشد حال به بیان این دو دسته و حادث شدن تلاقی میان این دو می پردازیم که باید قبول کنیم از تاریخ بشر تمامی تعلیمات بر این دو اصل به پیش رفته است و نیست دسته تفکری که در قالب این دو دسته جای نداشته باشد اگر عمیقر به موضوع بنگریم این دو نیز هیچ گاه در تلاقی نبوده اند که دسته عقل همیشه مدعی بود که دین در قالب عقل گنجانده شده است و دین نیز بر این اصل پایبند است که عقل در قالب دین دارای معنی و مفهوم می باشد و این دو خط موازی همیشه و هر لحظه اقدام به نفی و یا تائید هم داشته اند و 2 فدرت که هر دو در صدد تسهیل امور اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و هر اموری که می توان در مورد انسان باشد را تعریف کرد.شاید نقطه تلاقی را انسان فرض کرد که هر دو هدف وواحدی دارند که برای انسان یک آرمان سازی انجام دهند ولی با مشاهده از دید بالا می توان درک کرد که انسان ها تفکراتی دارند که باعث شده 2 قدرت رشد و نمو پیدا کرده و این حلقه تکرار دارای حلقه هایی هست که خودش حلقه را می گرداند و حلقه ها درون حلقه هایی هستند که تفکرات انسان ها درون آن به سوی بی نهایت سوق داده می شوند در اصل حلقه های تو درو توی که بی نهایت بار در حال چرخ هستند و نمی توان این حلقه ها را باطل فرض با فرض اینکه بی نهایت وجود ندارد ولی باید قبول کنیم که متغییر های این حلقه ها انسان ها هستند و انسان ها هم یعنی فکر و تفکراتشان.پس نقطه تلاقی میان عقل و دین در کجا خواهد بود ؟

بر اساس مطالب بالا به سه اصل خواهیم رسید که به شرح زیر می باشد . اول : تفکرات انسان ها منشا اصلی 2 دسته یعنی عقل و دین هستند ب:عقل مدعی است که دین درون عقلانیت تجلی می کند و دین نیز ادعای این را دارد که عقل در کالبد دین مفهوم پیدا می کند ج:عقل و دین هیچ گاه به تنهایی نمود نداشته اند

حال فرضیه ما که تلاقی عقل و دین کجاست به مرحله ای رسیده است که باید در آغاز منشا این مجادلات را بررسی نمود.

به تدریج این مقاله بروز رسانی خواهد شد لطفا با نظرات خود ما را بیشتر راهنمایی فرمائید.

  • آراز شاه