جنبش آزادی قلم

نشریه الکترونیکی جنبش آزادی قلم

جنبش آزادی قلم

نشریه الکترونیکی جنبش آزادی قلم

جنبش آزادی قلم

شروع به نوشتن مرا آرام می کند دغدغه های درونی مرا بیرون می ریزد اگر این طریق آرامش بخش ما را نمی پسندید ما واقعا از شما پوزش می خواهیم لطفا یا تحمل فرمائید یا از وبلاگ های دوستان دیگر دیدن فرمائید.این جنبش به صورت خود جوش و سر آغازش از درون خودمان می باشد و وابسته به هیچ نهاد یا حزب و جریان سیاسی و یا تفکرات سلطه جویانه نمی باشد.
کانال تلگرام جنبش آزادی قلم : freepenmovement@

طبقه بندی موضوعی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آراز شاه» ثبت شده است

اینکه ما در دانش چیزی مختار هستیم که بدانیم یا نه ! شکی نیست و قرار هم بر این نیست که هر انسانی بر هر علمی اشراف کامل داشته باشد، ولی این مسله که ادعا در آن زمینه داشته باشیم حساسیت ها را بر می انگیزد که انتظار داریم لاقل محیطی از آن نظریه یا علم داشته باشد و در مورد آن زمینه اظهار نظری که دارد بر اساس دانسته ها و یا تجارب گذشته ها باشد و اگر می خواهیم در زمینه برای جمعی اعمال قانون و یا رفع مشکلی کنیم احاطه بر موضوع را سر آغاز از خود شروع کنیم و سپس دیدگاه خود را اعمال نماییم و این سوال پیش می آید که اگر جمعی گروهی و یا حتی فردی بدون داشتن هیچ علمی از قضیه ادعایی داشته باشد آیا این تحقیر سایر افراد نیست ؟اگر این گونه نیست به نوعی تحمیل می باشد که درک آن بر عهده خود مردم می باشد.

کلمه فرانسوی با نام لوور یا هر نام دیگر زیاد مهم نیست و حتی تلفظ آن نیز زیاد جای سوال ندارد ولی بر اساس دیدگاه این عزیز ما سیاست خارجی را برنامه ریزی و یا تئوری مدیریت کشور را پایه گذاری می کنیم اگر اطلاعات عمومی فردی که خود را سیاست گذار یا راهبرد مدیریت برای تصویب قانون به این میزان پایین است آیا واقعا می توان انتظار داشت که یا ما را تحقیر می کنند که شما بسیار کوته دیدگاه تر هستید و یا اینکه شما باید قبول داشته باشید و دم نزنید و هیچ آزادی در بیان و انتقاد ندارید و این هم یعنی تحمیل.

  • آراز شاه

دوران هایی از تاریخ که نمایانگر دیکتاتوری و یا حکومت های خودکامه بوده اند از خود نشانه هایی به جای گذاشته اند که ما را با نحوه سنجش حکومت های توتالیتر و یا خودکامه بیشتر آشنا می کنند این حکومت ها در طی تاریخ دارای مشترکات بسیار بوده و هستند و همیشه نیز در پی تاسیس تا سقوط فشارهای مضاعفی را به قشرها و طبقه های مختلف آورده اند و بر پیکره جامعه زخم های عمیقی وارد ساخته اند که نسل به نسل منتقل نیز شده است . حکومت هایی که از بی طبقه های جامعه آحاد مردم را به صورت توده همراه خود به جلو رانده و روشنفکران مجبور به همراهی شده اند زیرا که سیل ایجاد شده بسیار مخرب بوده و تنها آگاه مردان و زنان و انسان های که آینده را متصور می شدند و تلاش داشته اند سیل عظیمی که به راه افتاده را به نوعی مسیر دهی کنند تا شاید خسارات وارده آن کمی تعدیل یابد ولی این حکومت ها و به معنی کلمه توده از مردم هستند که با ابزار سرکوب و تجاوز به حقوق سعی در نابودی این روشنفکران می کنند و سعی دارند با تغییر حق، کمر به نابودی حق ببندند، در این میان نیز مردم با طبقه نسبتا بی طرف مجبور به کُرنش در مقابل توده مردم به نوعی طرفدار جریان های ایجاد شده می شوند و این جریان ها با فراهم کردن اصولی خود ساخته از قبیل"وطن ، میهن ، دین ، مذهب ، و ... " سعی در جذب جامعه ای با گرایش فردی و تک اندیشی می باشند. حال روشنفکران و یا نخبگانی که در راستای اصلاح امور بروی تکه چوب بروی سیل خروشان هستند تنها با یک حربه می توان به پایین پرتاب شوند و آن نیز آلوده کردن هر تحرکی با نام سیاست می باشد و برای اینکه جامعه چند طبقه را بر علیه یک جریان دیگر همسو کرد تغییر فرایند تفکری با یک حرکت به نام سیاست می باشد که جامعه را با هر تحرکی ، امنیتی کنند و افراد را بر این توهم وا دارند که احتمال سقوط از این تکه چوب با جریان فکری به راه افتاده وجود دارد و این است آلوده کردن هر اقتصاد ، اجتماع ، فرهنگ و ... به سیاست برای ایجاد بستری برای امنیتی کردن مسله ، که نتیجه آن پاک کردن هر طرح سوالی در زمینه های یاد شده می باشد.حال شما را نیز برای اینکه تعمقی در تاریخ داشته باشید برای درک بهتر این منظور، دعوت می کنم به خواندن کتابهایی که در زمینه توتالیتریسم و خودکامگی که به قلم گذشتگان نوشته شده  و تقاضا دارم مشترکات آنها را با حال خود مقایسه ای داشته باشید و بعدا اظهار نظر و یا جهت گیری خاصی انجام دهید زیرا که سیل خروشان همیشه به راه خود ادامه خواهد داد و هر کس از این سیل به منافع زودگر خود می اندیشد و این آینده است که به سرعت به ما نزدیک تر می شود .

#آراز_شاه

  • آراز شاه

روز 14 اسفند ماه 1396 در مسیر بازگشت از آواجیق به طرف خوی با دو عزیز فرانسوی که در حال پرسیدن سوال از چند سرباز پاسگاه آن نزدیکی بودند و این سربازان عزیز نیز با ایما و اشاره سعی داشتند که جواب دوستان عزیز را بدهند ولی شاید سخت باشد.بنده نیز در آن نزدیکی بودم و شکل و ترکیب دوچرخه بسیار زیباشون نظرم جلب کرد و نزدیکتر شدم و طبق معمول اولین سوال که از کجا آمدید و می توانید انگلیسی صحبت کنید را پرسیم و در پاسخ اشاره کرد که بله کمی فارسی و انگلیسی و اصالتا فرانسه را تکلم می کنند و در ادامه سوال کردند که آیا راه خوی را به درستی رکاب زده اند زیرا که ظاهرا گوگل مپ آن جاده که در مسیرش بودند را صحیح تشخیص نداده بود و از بیراه ای وارد شده بودند.هوا سرد بود و نمی خواستم زیاد وقت آن عزیزان را بگیرم و ازشون تشکر کردم که ایران را به عنوان مسیر کسب تجارب انتخاب کرده اند و نیز مسیر حرکت بعدی آنها را نیز جویا شدم که گفتند قصد سفر به تبریز ، تهران ، شیراز ، اصفهان و از مسیر بعدی به سیستان و پاکستان و ... را دارند .برایم جالب بود چقدر راحت ارتباط شروع شد و خیلی راحت خنده بر لبانشان جاری بود و چرا واقعا سختی راه ، سرما (البته در مورد سرما پرسیدم آخه اصلا هوا سرده - در جواب گفت که سرما برای ما مانع محسوب نمیشه) برای آنها چیزی نبود که از تصمیم به لذت بردن از زندگی را فراموش کنند.خلاصه این زوج عزیز خارجی مون رو دعوت کردم که اگر تشریف به شهر ما آوردید در خدمت هستیم که نگاهی به همسرش انداخت و گفت از برنامه عقب می افتیم نمی توانیم بیاییم شاید نمیدانست که من تعارف می کنم یا اصلا معنی دروغ مصلحتی را نیز نمی دانست به هرحال برایم جالب بود که دنیای خارج با سفر آغاز می شود و سعی کنیم سفر کنیم تا متوجه شویم دنیای بیرون هیچ گاه از دنیای ما بدتر نبوده و افسانه های که برایمان هر لحظه با رسانه های متعدد تزریق می کنند باید ببینیم تا درک بهتر داشته باشیم .راستی سر آخر به رسم ادب جلو رفتم و با آقای خارجی دست دادم و اصلا خانم انتظار نداشت که با او هم دست بدهم و به نوعی شوکه شد و وقتی دست دادم به نوعی جالب خندید شاید به جرات من خندید نمی دانم ولی هر چه بود برای اقا و خانم بسیار جالب بود این ادب و احترام من با دست دادن و خداحافظی کردن.

قبل از گرفتن عکس البته از دوستان خارجی هم اجازه گرفتم که با کمال رضایت با خوشحالی گفت .yes yes

  • آراز شاه

از دوران کودکی با مفهومی به نام معلم به عنوان جایگاه و کسی که بیشتر از ما درک و شعور این کیهان بی انتها را داشته و سعی می کرد تا با اشاره های دور یا نزدیک دیدگاه های نو را برای بهتر دیدن و بهتر اندیشیدن به ما بیاموزد، همگان آشنایی داریم . برای این منظور انبیا نیز سعی داشتند انسان ها را با تعالیم خود با دنیای بیرون آشنا کنند و همه در وحدانیت خدا مشترک بودند، برای همین خاطر معلمان ، انبیا نام گرفتند و تمامی انبیا با هدف مشترک با زبان ها و طرق مختلف اقدام به راهنمایی کرده اند و همه از سوی خدا متعال به این وظیفه والا برگزیده شده اند .


نسل های جدید که با دیدگاه های نو روبرو شده و تعالیم جدید را فرا گرفته اند ، نیاز به معلمی دارند که بتواند جهان را با تفکرات که در آن جریان دارد باز شناسند و انعکاس دهنده خوبی باشد و ت در این میان تمیز دادن به عهده انسان هاست چگونه که انبیا فقط رسالت خود را تبلیغ کرده اند و اگر خداوند متعال می خواست به اجبار تمامی انسان ها را به راه انبیا وا می داشت، حال آنکه انبیا و معلمین ما باید فقط منعکس کننده رسال بوده و دیدگاه نو را شناخته و مورد تحلیل قرار دهند و به درون جامعه جهت تائید تصدیق و یا رد آن انتقال دهند و این جامعه است که خود خردی والاتر دارد و خداوند متعال به بندگانش بیشتر اعتماد داشته و خرد را در جمع قرار داده است.


در چند روز گذشته اساتید دانشگاه ها که به عنوان معلم فعالیت می کردند با تغییر عنوان به صورت شغل اغنیا مورد تفکیک قرار گرفتند و یا اخراج شده اند ولی آیا شغل انبیا برای اغنیا بوده یا هدایت ؟ 


دلیل اصلی اینکه شغل معلمی در این ورطه باید برای احمق ها باشد مورد قبول قرار گرفته است زیرا که تک اندیشه ای و تک فکری تنها نیاز خدای خدایان بوده و پیروی نکردن از آن اراجیف گویی معلمین تلقی می شود و این اراجیف در واقع نشان دهنده غیر نظرات و یا تخطی از نظرات تک اندیشه ای می باشد .شاید بتوان با بهانه و دلایل واهی کاری که شده را به صورت پاک و مطهر جلوه داد و حق را با اجبار به خود نسبت داد ولی هر بار تلاش برای حذف ، ریشه ها را محکمتر و جوانتر بر خاک علم و ادب دوانیده و از محلی دیگر سر بیرون زده است . پس قبول کنیم شغل معلمی شغل انبیاست نه احمق ها ! 

✍️: #آراز_شاه

  • آراز شاه

وقتی شور و هیجان نهفته درون یک خانوم در ورزشگاه و یا مکان های ورزشی که هیجان در آن ها موج می زند،شکوفا می شود و با تجلی داد و فریاد سوت و کف زدن همراه می باشد آیا با خود فکر کرده اید که چرا و به چه دلیل این بی انصافی و حق خوری را در حق بندگان خدا انجام داده ایم؟

برخلاف همیشه پست هایم با دلایل این مسله اصلا کاری ندارد زیرا که مدعیان تدین و دین داری با اثبات های کاملا اجباری بنده را به اجبار قانع کرده و یا مجبور به دیگر کارها کنند، برای این منظور اصلا در جهل مرکب آنها وارد نمی شوم ولی می خواهم در این زمینه به بانوان و خواهران عزیز این مرز و بوم تبریک عرض کنم و از صمیم قلب آرزو می کنم که این اولین اقدام باشد و بتوانند در گرفتن حق خود تلاش کنند چگونه که توانستند حق ورود به ورزشگاه ها و میادین ورزشی را با قدرت باز پس گیرند، دیگر امتیازات سلب شده را نیز بدست آورند.

درود به قهرمانان 

#آراز_شاه

  • آراز شاه

پنجه در پنجه به مثال شیر درنده در مقابل حریف ایستاده و عرض اندام می کردیم,در عین غرور ولی متواضع به فکر یک رقابت برابر بودیم و هدف فقط جوانمردی و نمایش اقتدار در آمادگی بدنی و فوت و فن دلاوری بود تا اینکه رنگ ما بوی سیاست داد و مجبور شدیم مصلحت ها را در اول شکست بدهیم و سر آخر حریفان را. این تنها دغدغه فکری من یا شاید سایرین باشد که کشتی گیر ما چرا باید تعلیق شود آیا فیلا بر ضد ما عمل کرده است؟آیا مثل همیشه دستان دشمنان ما در کار بوده است؟سوالاتی که ذهن ورزش دوستان را باز با چالشی روبرو کرده آیا باید همیشه در هر زمینه هر لحظه و کاری بیم آن داشته باشیم دنیا ما را پس نزند.به راستی ما با دنیا چه کرده ایم که با ما اینقدر بد تا میکند.حتی ورزش پهلوانی و باستانی که تمدن نیز برای ایرانیان می باشد دستخوش سیاست بازی شده و یا ما سیاسی کرده ایم.راستی کشورهای دیگر نیز از روند اعتراضی ما حمایت می کنند.سالها با پرسش های مختلف روبرو شده ایم که اغلب بی جواب مانده اند.ولی این را خوب می دانم علیرضا کریمی ۲ عنوان ارزشمند را از دست داد که اولی قهرمانی و دومی جایگاه مردمی خود را که البته این فقط یک نظر است و اگر آزادانه امکان نظرسنجی باشد شاید خلاف این ادعا اثبات شود.

#آراز_شاه

  • آراز شاه

تلاش و کار برای کسب روزی در کوچه و خیابان افراد یک جامعه را وادار می کند کنار هم قرار گیرند  و با هر سلیقه ای فکری, رفتار عادی خود را ادامه دهند.برای بیشتر مردم طرف مقابل فقط فردی است از اعضای جامعه و افکار انها چندان اهمیتی ندارد تا بدان جایی که رفتاری به صورت هنجار یا ناهنجاری رخ دهد در این حال افراد جامعه نسبت به خود و تعلقات خود واکنش نشان می دهند.در کلیپ تحلیلی به صورت دو نمونه کاملا متضاد در مورد حجاب زنان در جامعه امریکا که یکی زنی بدون حجاب در تقابل زن با حجاب در رویارویی با مزاحمت های لفظی را مشاهده نموده اید.در کلیپی تحلیلی زنی بدون حجاب مورد تجاوز فیزیکی از نوع ضربه به صورت توسط مردی نمایش داده می شود که شامل همان روش تجاوز اولیه می باشد.شرح اصلی این دو کلیپ بسیار جالب و قابل تامل می باشد در کلیپ اول هیچ فردی توجهی به زن با حجاب نمی کند ولی متلک و تجاوز های لطفی بسیاری به زن بدون حجاب رخ می دهد.در کلیپ دوم نیز هیچ توجهی از نوع غیرت برای جلوگیری از ضرب و شتم زن محجبه نمی شود ولی در مقابل, فرد خاطی که زن بدون حجاب را مورد تجاوز فیزیکی قرار داده توسط افراد رهگذر ماخذه شده و یا حتی از انجام کاری که می کرد منع می شود.براستی این بی توجهی یا توجه مشترک از کجا نشات می گیرد؟این سوالی است که باید به شرایط رفتاری و تاریخی افراد با حجاب و یا بدون حجاب رجوع نمود و به مقوله مفهوم حجاب نیز توجه نمود در واقع با تلفیق این دو مورد می توان درک کرد که علل اصلی عدم توجه افراد عادی به این مسله چیست؟برای دریافت صحیحتر تحلیل این کلیپ ها کاش در کشور هم بتوان این موضوع را بررسی نمود تا مسله انسانیت در هر جامعه را بهتر  درک نمود.

#آراز_شاه

  • آراز شاه

مفهوم اتحاد نمایانگر هدف مشترک بین اعضایش می باشد، حال این اعضا در هر زمینه اختلاف نظر داشتته باشند در مورد هدف مشترک خود به یک اتحاد و هم کلامی واحدی می رسند.این اعضا یا انسان هستند و یا حیوان ولی هدف اصلی آنها اشتراکاتی است که سعی در برآورده کردن آن دارند.

اگر در اتوبان و یا جاده های عریض رانندگی کرده باشید حتما با نور بالا زدن های سمت مخالف جاده روبرو شده اید که اشاره به وجود پلیس کنترل سرعت می نماید و این کار تقریبا بیرون از تیر رس و یا برد موثر دوربین ثبت سرعت انجام می گیرد و رانندگان هر دو مسیر با این کار به نوعی ابراز همدردی و اتحادی در زمینه رعایت سرعت می نمایند و با زدن نور بالا مجدد یا از هم تشکر می کنند و یا اعلام می کنند که از اطلاع رسانی آنها مطلع شده اند و اقدام به کمتر سرعت می کنند.ولی در این میان سوالی مطرح می شود که آیا این اتحاد به دلیل رعایت مقررات رانندگی می باشد و یا فرار از جریمه شدن؟

اگر با دید راهنمایی و رانندگی به قضیه نگاه کنیم این کار بسیار عالی می باشد زیرا که در کنترل سرعت هموطنان نیز مساعدت می نمایند و سعی در کاهش خطرات ناشی از سرعت بالا هستند و اگر با دید به تور انداختن رانندگان به جهت جریمه کرد به موضوع بنگریم به ضرر راهنمایی و رانندگی خواهد بود زیرا که از این منابع در جهت کسب درآمد استفاده می شوند.

از دید راننده مقابل مسیر حرکت اگر به این مسله بنگریم حس هم دردی  تنها می تواند موضوع مهم واکنش رانندگان باشد که اولا در مسیر پلیس کنترل سرعت وجود دارد و باید سرعت را کم کنی و نیز اینکه در مرحله بعدی به فکر جان راننده و مسافران نیز هستند که سرعت بالا احتمال خطر را افزایش می دهد.

از دید راننده که از این موضوع مطلع شده نیز می تواند به شرح یک هم دلی و هم بستگی در زمینه کمک رسانی هم وطن دیگر باشد .

حال مسله اصلی این است که این فرایند به دور از چشم مراجع قضایی انجام می گیرد و نشان دهنده عدم اعتماد به مراجع ذی ربط می باشد و هر دو راننده نیز بر این قضیه اشراف کامل دارند که فقط صرفا جهت جریمه نشدن این اقدام را انجام می دهند و این عدم اعتماد ناشی از عدم فرهنگ رانندگی نمی باشد زیرا که زیر ساخت های فکری رانندگان در این معقوله مساعدت به همنوع بوده و در صدد منفعت رسانی بوده و زیان رسانی نمی باشد.

این نوع همراهی با هموطن نیز در موارد مشابه که در مقابله با مراجع قضایی و یا حکومت بوده، مثال های مشابهی دارد چرا که عدم اعتماد به پناهگاه امن حکومت، مردم را به چالش در کنار هم بودن و متحد شدن سوق می دهد.

  • آراز شاه

زمانی که از تلاقی صحبت به میان می آید ذهن نا خود آگاه در انتهای آگاهی های خود موضوعی را پوشش می دهد که تلاقی میان چه و تلاقی در چه زمانی و چه مکانی و برای چه ؟تلاقی را مفهومی بیشتر برای ما تشریح می کند که 2 یا چند نخ به صورت موازی به سمت و سویی در حرکت هستند به مثال 2 خط موازی که به نوعی در بی نهایت با هم تلاقی پیدا خواهند کرد و شاید در تلاقی نقطه مشترکی ایجاد شود و با اینکه از هم دور می شوند ولی باز به عقب برگردنند دیگر با هم نقطه مشترک دارند .با مقدمه ذکر شده مفهوم این مقاله را بیشتر تشریح می کنم.

از دیرباز دنیای که در آن حضور داریم و تفکرات انسان ها واقعیت ها را ساخته اند مانند رویایی واقعی دنیای حاضر را رقم زده است .که هر فکری در آن دنیای جدیدی را تولید می کند و به نسبت تفکرات نیز تفکرات گوناگونی رشد و نمو پیدا کرده است و شاید به جرات قبول کرد که هیچ تفکری با تفکری کنار دستی خود مشابه نیست یعنی ما در اصل دارای تفکرات موازی هستیم.و حال با این همه خطوط موازی دسته بندی خطوط فقط براساس دیدگاه های مشترک از نوع تمایل به تفکرات ممکن می شود . برای این منظور می توان دو دسته بسیار کلی برای تمامی تفکرات متصور شد که اولی عقل و دومی دین می باشد حال به بیان این دو دسته و حادث شدن تلاقی میان این دو می پردازیم که باید قبول کنیم از تاریخ بشر تمامی تعلیمات بر این دو اصل به پیش رفته است و نیست دسته تفکری که در قالب این دو دسته جای نداشته باشد اگر عمیقر به موضوع بنگریم این دو نیز هیچ گاه در تلاقی نبوده اند که دسته عقل همیشه مدعی بود که دین در قالب عقل گنجانده شده است و دین نیز بر این اصل پایبند است که عقل در قالب دین دارای معنی و مفهوم می باشد و این دو خط موازی همیشه و هر لحظه اقدام به نفی و یا تائید هم داشته اند و 2 فدرت که هر دو در صدد تسهیل امور اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و هر اموری که می توان در مورد انسان باشد را تعریف کرد.شاید نقطه تلاقی را انسان فرض کرد که هر دو هدف وواحدی دارند که برای انسان یک آرمان سازی انجام دهند ولی با مشاهده از دید بالا می توان درک کرد که انسان ها تفکراتی دارند که باعث شده 2 قدرت رشد و نمو پیدا کرده و این حلقه تکرار دارای حلقه هایی هست که خودش حلقه را می گرداند و حلقه ها درون حلقه هایی هستند که تفکرات انسان ها درون آن به سوی بی نهایت سوق داده می شوند در اصل حلقه های تو درو توی که بی نهایت بار در حال چرخ هستند و نمی توان این حلقه ها را باطل فرض با فرض اینکه بی نهایت وجود ندارد ولی باید قبول کنیم که متغییر های این حلقه ها انسان ها هستند و انسان ها هم یعنی فکر و تفکراتشان.پس نقطه تلاقی میان عقل و دین در کجا خواهد بود ؟

بر اساس مطالب بالا به سه اصل خواهیم رسید که به شرح زیر می باشد . اول : تفکرات انسان ها منشا اصلی 2 دسته یعنی عقل و دین هستند ب:عقل مدعی است که دین درون عقلانیت تجلی می کند و دین نیز ادعای این را دارد که عقل در کالبد دین مفهوم پیدا می کند ج:عقل و دین هیچ گاه به تنهایی نمود نداشته اند

حال فرضیه ما که تلاقی عقل و دین کجاست به مرحله ای رسیده است که باید در آغاز منشا این مجادلات را بررسی نمود.

به تدریج این مقاله بروز رسانی خواهد شد لطفا با نظرات خود ما را بیشتر راهنمایی فرمائید.

  • آراز شاه

شاید بیشتر شما عزیزان ویدئو در جواب مرگ بر آمریکا که یک معلم آمریکایی با آموختن زبان فارسی توانسته است پاسخی دهد را دیده باشید که صحبت از صلح می کند صحبت از دوستی و محبت می کند . می دانم جواب بیشتر ما هم صلح و دوستی است ولی سیاست ها فقط یک پاسخی دارد که ما با دولت آمریکا مشکل داریم نه با مردم آمریکا ، حال من سوالی دارم پس مردم ایران چه گناهی دارند که شما با دولت آمریکا مشکل دارید و آنها نیز فشار را بر مردم ایران وارد می کنند؟آیا آنها کاری می کنند که مردم ایران دولتش را تحت فشار قرار دهد تا بر کنار کند؟آیا مردم را تحت فشار قرار می دهند تا به دنیا بگوید تمامی مردم ایران مثل دولت هایشان هستند؟البته این حرف ها سنگین است و احتمال بسیار برای بنده پیگردی ایجاد کند ولی باید حقیقت را قبول کرد که فشارهای ناشی از این مرگ بر آمریکا یا اسرائیل یا هر کجای دیگر بیشتر به منزوی کردن ما تائیر می گذارد و جایگاه ما را در سطح جهانی پائین می کشد البته اگر به جهان خارج از ایران هم اعتقادی داشته باشیم و دنیا را جور دیگر معنی کنیم . کاش همان گونه که به موافقان مرگ بر امریکا اجرای اظهار نظر داده می شود برای مخالفان نیز این اجازه داده شود . برای این منظور می خواستم ویدئو به زبان انگلیسی تهیه کنم و در پاسخ به این خانم معلم محترم عرض کنم ولی راستش را بخواهید کمی ترسیدم و قضیه بشود مانند کلیپ Happy که تعدادی از دانش آموزان خوشحال تهیه کرده بودند و دستگیر شده اند . شجاعت و جرات حرف بزرگی است که فعلا من ندارم .دعوت می کنم شما رو به مشاهده ویدئو این خانم معلم محترم آمریکایی

برای مشاهده بروی لینک ویدئو کلیک کنید

  • آراز شاه